شعر سوختم از آتش دل آتشی بود که عمرم را سوخت
|
داغ تنهائي. آنقدر با آتش دل، ساختم تا سوختم. بي تو اي آرام جان، يا ساختم يا سوختم. سردمهري بين، که کس بر آتشم آبي نزد … جان پاک من «رهي » خورشيد عالمتاب بود. |
|
آﺗﺶ در ﺷﻌﺮ ﻣﻮﻻﻧﺎ در ﻗﺎﻟﺐ. ﻫﺎي ﺗﻠﻤﻴﺢ، … ﻣﻮﻻﻧﺎ ﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺎور اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻮراﻟﻬﻲ، ﺳﺮاﺳﺮ وﺟﻮد اﺑﺮاﻫﻴﻢ را ﻓﺮاﮔﺮﻓﺘﻪ و از ﺗﻦ ﻣـﺎدي … ﻮد ز آﺗـــﺶ اﺑﺘﺪا. ﻫـﻢ ز آﺗﺶ، زاده ﺑﻮدﻧــﺪ آن. ﻓـﺮﻳ. ـﻖ. ﺣﻠﻘﻪ ﮔﺸﺖ. و، آن ﺟﻬﻮدان را ﺑ. ﺴﻮﺧﺖ … آﻣــــﺪ از رب ﺟﻠﻴـﻞ. آﺗـــﺸﻲ را ﺷــﻜـــﻞ آﺑـــﻲ. داده. اﻧ. ــﺪ. ﻛــــﻮري. ﭼــﺸــﻢ و دل … ﺳﻮﺧﺘﻢ. ﻣــﻦ، ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛـﺴﻲ. ﺳﻮﺧﺘﻪ، ﭼــﻮن ﻗــﺎﺑــﻞ آﺗـﺶ ﺑـﻮد. اي درﻳــﻐـﺎ اي درﻳـﻐــﺎ اي درﻳـ … |
|
عشقت فکنده بر دل ديوانه آتشی عمريست که در آتش دل ،ديوانه سوختم چون شمع نيمه … شب همه شب تا یار بود از عشق بود سخن شبی یار نیامد و غم شد هم مجلس من من ماندم و شمع ماند و غم و یک دل سوخته من سوختم و شمع سوخت در فراغ پروانه . … که حاصلِ عمرم دگ . |
|
اشعار موضوعی شعر و شاعران. … ایکه پرسی تابکی دربند (دربندیم ) ما تا که آزادی بود در بند . در بندیم ما … عشق آتش بود و خانه خرابی دارد پیش آتش دل شمع و پر پروانه یکیست … سرگذشت شب هجران تو گفتم باشمع آنقدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد. میرزا زاهد … آتشی دوش ز رخساره بر افروخته بود دیده گر آب نمیریخت مرا سوخته بود. |
|
رحیل فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت دیدیم کزین جمع پرکنده کسی رفت شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ … کز آتش دل ما پخته گشت خام شما … كوه هم آتش گداخته بود بر فراز و فرود تاخته بود آتشی بود آسمان آهنگ … اگر چه فرصت عمرم ز دست رفت بیا … غزل باز مخوانید که نی سوخت ، نوا رفت … تا سوختم چون شمع می خواهی و می کوشی |
|
شعر فارسی، شمع روشن کرده منوچهری دامغانی، … بر سر آمد آتشی بازی در آغازم چو شمع … هم چنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع ظریف انداخت که در غزل با همه شهرتی که از برای … زان که در هر محفلی با اشک گلناری است شمع رشته عمرم به پایان آمد و تابش نماند … افسرده دل لرزد چو گل، گر بر تنش بادی وزد سوختم آنم به روز آرام نگرفتن چو مهر. |
|
کیانا این شعر رو شنیده بود ولی من بار اولم بود که گوشش میدادم ولی یه مدت اینقدر پشت سر هم گوشش دادم که حفظم شد و این اولین بار بود که در خارج … فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت … از کاروان چه ماند، جز آتشی به منزل … من از ستاره سوختم … مرا به ترنم قطره های باران قسم داده اند که لحظه های عمرم را با خیال سرد و خاموش سکوت هدر ندهم و |
|
آتش فتاده بر دل و جان از لهیب عشق اشکی ز خون به … در غمت عمرم به پایان میرسد … دروغ بود که گفتی تو « دوستت دارم» … زچشمان شرربار تو در دل آتشی دارم … غزل زیر تضمینی است برای شعری از بانوی فرهیخته ، سرکار خانم ٱرزو ٱذری که فی البداهه سروده شد. … زاتش غم با دلی افسرده ، تنها سوختم … (محمود) سوخــت زاتش تنـد نگــــــاه تو. |
|
بچه ها در اینجا قشنگ ترین بیت ها و شعر هایی که خوندین را بگذارین.. من خودم عاشق دو … به اندازه ی چند دقیقه، با من نشسته بود … بر سر آتش دلم همچو زبانه مي روي … آشیان من بیچاره اگر سوخت چه باک … شعری قشنگ تر از این شعر تو عمرم ندیدم: … گرچه افروختم و سوختم و دود شدم … زان دود ناگــــه آتشی بر گــــنبد اعظم زند |
|
… آه سينه نالان من سوخت اين افسردگان خام را محرم راز دل شيدای خود کس نمیبينم ز خاص و … سينه از آتش دل در غم جانانه بسوخت آتشی بود در اين خانه که کاشانه بسوخت تنم از … اکنون فلک به رقص آرد که شعر حافظ شيرين سخن ترانه توست غزل ۳۵ برو به کار … دوا رفت دل گفت وصالش به دعا باز توان يافت عمريست که عمرم همه در کار دعا رفت … |
|
تـا به گـیتی دل ِ از مهـر تـو لبـریـزم هـست … می سوختم از حسرت و عشقِ تو بَسَم بود … که یک عمر. تنها نفسی با تو نشستن هوسم بود. بالله که بجز یادِ تو ، گر هیچ کسم هست … در آتش سبز! … دلت آخر به سرگردانیم سوخت … وگر عمرم به ناکامی سرآید ؛ … شفـیـعی کـدکنی · نغمه رضائی · مـنوچـهر آتـشی · حـسین مـنزوی · قیصر امین پور · فرخ … |
|
… با تو وفا كردم تا به تنم جان بود. عشق و وفاداري با تو چه … دريغ و درد از عمرم. كه در … که برق ، خنده کنان سوخت آشیانه ما … آتـشــی جــاویــــد باشـــد در دل خاکـستـرم … سوختم از آتش دل در میان موج اشک |
|
داغ حسرت سوخت جان آرزومند مرا آسمان با اشک … سوختم در آتش غیرت ز نیرنگ نسیم زلق بی آرام او … از آتش دل شمع طرب را مانم وز شعله آه … شعر پژمان بگشاید دل پژمان مرا پاس ادب به … آتشی بود که از باده مستانه دمید … دریغ و درد از عمرم که در وفایت شد طی |
|
عنوان و نام پدیدآور : دیوان اشعار رهی معیری مشخصات نشر : تهران سایه نیما ۱۳۸۵. مشخصات ظاهری … تلخکامی. داغ حسرت سوخت جان آرزومند مرا****آسمان با اشک غم آمیخت لبخند مرا … سوختم از آتش دل در میان موج اشک****شوربختی بین که در آغوش دریا سوختم شمع و گل هم … روشنی بخش حریق مه و خورشید نبود****آتشی بود که از باده مستانه دمید |
|
بــر گــلِ روی تـو و موی تو دلباخته بود دلِ دلباخته … ببین که سوختم از لحظه های تبدارت و مانده ام ته ِ … “آتش عشق تو در جان خوشتر است”. آتش عشق تو … “دل من”. در خم زلف تو از اهل جنون شد دل من و اندر آن سلسله عمرى است كه خون شد دل من در ازل با … شد دل من سوخت سوداى تو سرمایه عمرم اى دوست … آتشی بودیم و خاکستر شدیم. |
|
پرنیان شعر ادبی ــ فرهنگی. … آتش. ازین زیادتر بکن آتش فشانم. که جای تو بود روح و روانم. چرا از پیش من نا … در تف این بادیه، سوخت سراپا تنم … آتشی در سینه دارم جای دل. من که با هر داغ پیدا ساختم. سوختم، از داغ ناپیدای دل … همه عمرم شدم در انتظاری. |
|
نامش هماره بر لب ما بود هر سحر. اماشبي به فكر و خيالم سحر نكرد. نوشيدم از غمش همه عمر او ولي. با ديگران نشست ولب نوش تر، نكرد. عمرم به سر رسيد وغمش سوخت جان من. |
|
سوختم بهر صدف، گردیدم از گوهر، خجل همسرم را پیش … باغ را آتش زدند و مثل من هرگز نشد باغبان از … خورشید عمرم بر لب بام است امشب … در فاطمیه بود که ما سینـه زن شدیم … بر فاطمه ات بار الها تو ببخشا ، هر کس که زده دست به دامان اباالفضل … اشعار شهادت حضرت زهرا س … ز سوز دلم آگهى، كه جانم سوخت … شعله کشید از درمان آتشی و بعد |
|
رد ﮐﻦ از ﺑﻬﺮ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻣﻬﺮ ﺗﺮا ، دﻳﮕﺮ از ﻗﻠﺐ ﺧﻮد ﺑﺪر ﮐﺮدم … ﺑﻮد . ﻋﺰﻳﺰ ! ﻣﻦ. ﻣﻬﺮﺑﺎ. ن ﻣﻦ ! ﻗﺸﻨﮓ ﻣﻦ ! ﻓﺮاﻣﻮﺷﻢ ﻣﮑﻦ ! ) دﺳﺖ ﻟﺮزان ﻣﻦ زﮔﻮﺷﻪ ی ﻣﻴﺰ ، ﺑﺪر ﺁورد ﺷﻌﺮ هﺎﻳﺶ … در اﻳﻦ ﮐﻨﺞ ﻗﻔﺲ دور از، ﮔﻠﺴﺘﺎن ﺳﻮﺧﺘﻢ ﻣﺮدم … ﻋﻤﺮم ﺑﻪ ﺁﺧﺮ ﺁﻣﺪ، ﺑﯽ ﻟﻌﻞ ﺟﺎن ﻓﺰاﻳﺖ … ﺁﺗﺶ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ هﻤﭽﻮن، ﻣﻴﮑﺸﺪ ﻣﺮا ﭼﻮ ﻣﺠﻨﻮن … ﮐﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺖ ﺁﺗﺸﯽ، دﻳﮕﺮ زﻧﺪ … ﻪ زﺧﺎک ﻣﻦ ﺑﺮون. ای ﮔﻞ ﺗﺎزﻩ ﻳﺎد ﮐﻦ از دل داﻏﺪﻳﺪﻩ ام. ﻳﺎ ز رﻩ وﻓﺎ ﺑﻴﺎ ، ﻳﺎ ز دل رهﯽ ﺑﺮو. ﺳﻮﺧﺖ در. |
|
قسمت این بود که جدا بمونیم از هم تا همیشه. روز موعود مطمئن … میان سینه من آتشی است چون فانوس … اي دير به دست آمده بس زود برفتي/آتش زدي اندر من و چون دود برفتي. |
|
که غزل و شعر پارسی را که در ید قدرت مذهب و تفکرات متافيزیکی و ضد … این زمان اشکم به ابر دل چه بارانی شده کاش ميخوردم دمی آتش ز جام سينه ات اخگر اما … ميان شعله و شب یک پرنده خواهد سوخت ميان تب و لب عشق شعر خواهد … به دلم آمد با تو نفسم آمد دیدم که توئی عمرم حال من و تو خوش بود حال من و تو خوش بود. |
|
بهشت جهنمی◅ دلم واسه خودم تنگ شده … … همون که روزی بود ، اونقدی که روزی بود // راضی بود ، بسش بود ، دنیا توی دستش … در اين آتش هر آنكس بيشتر سوخت … عشق يعني آتشي افروخته … سوختم در حسرت یک یا ربت … تو عمرم را تباه کردی گناه کردی |
|
به شبهای عمرم که از دیرباز. به یاد تو ای ماه … دیدی چگونه بود خزان و بهار چشم؟ ناخن کشید در … دارم غمت به دل که تو مسکین بسا شبا. بگریستی به … آتشی هول در دهن دارد … سوختم من در آرزوی دروغ. به دروغم … بگذار تا بسوزم در آتش تب ای شب. افسرده و … غم سوخت تار و پودم نابود کرد بودم … از شعر توست منتحل و مکتسب سیاه. بنیاد من … |
برچسبها:"" شعر عاشقانه "" - شهریار عشق, "خلوت دل" | شعر - blogfa, آﺗﺶ در آﺛﺎر ﻣﻨﻈﻮم ﻣﻮﻻﻧﺎ, ادبیات و موسیقی و هنر, اشعار آهنگ های احمد ظاهر, اشعار رهی معیری - گنجواره ی ناب ترین اشعار ایرانی, اشعار موضوعی, بانک اشعار شهادت حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها ) » ..., بهشت جهنمی | شعر, چند شعری با امیر هوشنگ ابتهاج - امید برین - blogfa, دریافت مقاله - پرتال جامع علوم انسانی, ديوان رهي معيري - غزل ها - داغ تنهائي - نوسخن, دیوان اشعار رهی معیری - قائمیه, دیوان غزلیات نوید اخگر عسل گیسو در 269 صفحه by Farshid ..., رهی معیری - دل نوشته ها - blogfa, شعر - اشعار خاطره انگیز, شعر نو سوختم چو شمع, غزل ۱ الا يا ايها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی, فریدون مشیری - مرجع عاشقانه های شعر معاصر, قشنگ ترین شعرهایی که خوندی! [آرشیو] - صفحه 4 - انجمن شهر ..., ماهستان | مهر ۱۳۹۰ - بهروز قزلباش - blogfa, مظاهر مصفا, مهر ۱۳۹۰ - پرنیان شعر