شعر به شانه ام زدی گفتی کمی تامل کن
|
فردا دوباره موی که را شانه می کنی؟ گفتی به من نصیحت دیوانگان مکن! … می کنی ای عشق سنگدل که به آیینه سر زدی … نشانی قلبت را هرگز از یاد نبرده ام … بین بعضی حرفهایت “کاما” بگذار که بدانی باید با کمی تامل ادایشان کنی . … شعر از شهراد میدری |
|
ای که گفتی عشـق را از یاد بردن سخت نیست … جُز در این شعر ، نشان وُ اثری از ما نیست … تمام تاریخ کشور شما به قدمت تاريخ يك آفتابه لری ما هم نیست. … فردا دوباره موی که را شانه می کنی؟ گفتی … ای عشق سنگدل که به آیینه سر زدی … دستهای دلواپسی ام را … بین بعضی حرفهایت “کاما” بگذار که بدانی باید با کمی تامل ادایشان کنی . |
|
گروس عبدالملکیان — ‘به شانه ام زده ایکه تنهایی ام را تکانده باشیبه چه دلخوش کرده ای؟تکاندن برف از شانه های آدم برفی؟’ |
|
زیباترین شعرهای عاشقانه. … گفتی بگو که در چه خیالی و حال چیست؟ ما را خیال توست… تو را در … خوش كرده ام كنارتو دل وا كنم كمی. همسایه ی … محتاج شانه به شانه ات بودن نیستم… اگر چه برای … شاید تـو هـم همیشـه خـودت را زدی بـه خـواب از مـن چـه دیـده … اولش حرف زند ، به تامل بنشیند بعدش |
|
هر باغی خاکستر شد. سنگ به ستاره زدی و دشنام به آسمان گفتی. چه سود … و تو مدام کابوس هایت را از دهان مردگان تعبیر می کنی. ۱۵ … روزی از روزهای پائیز روی خشت همین خاک افتاد ه ام. همین جا هم … او بارها گرد مرگ را از شانه هایش تکانده است. وبر همین … وقتی هم می گویم :شعر باید چیزی باشد شبیه چراغ. شعار نمی دهم … کمی تامل کن. بگذار تا … |
|
پیام های شعر عاشقانه ? جدید برای تلگرام و ارسال پیامک متن. … کمی گیجم کمی منگم ، عجیب است / پریده بی جهت رنگم ، عجیب است. تو را دیدم همین … گفتی به تو گر بگذرم از شوق بمیری، قربان سرت بگذر و بگذار بمیرم … ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما**آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما … نگذار سر بر شانهام، آنقدر محکم نیستم |
|
از آن کاکتوس پر از خار گلی زیبا روییده شدو آن کرم تبدیل به پروانه ای زیباشد … بفاصله ی کمی همسرم و دخترخاله پائین آمدند و مثل موش تا آخر مهمانی هردو با ترس و لرز در … همسرم هم طبق معمول صبحانه ام را آماده کرده بود و بزور دو لقمه ای با چای قورت دادم و دیدم … همه ما شعر دو کاج در کتاب فارسی دبستان را به یاد داریم … خوب در حال من تامل کن |
|
افلاطون می گه : هر وقت نتونستی کسی رو فراموش کنی ، یعنی هنوز در خاطر او هستی . … گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم ؛ فضای اتاق برای پرواز کافی نبود . … در خود نگاه می کنم که ببینم خطایم کجاست ؛ بعد از کمی تامل و قدری سکوت پی می برم آنجا که خالی از خداست ، خطاست . … به شانه ام زدی که تنهایی ام را تکانده باشی !! |
|
آنگه که شانه میزند پیچ و خم گیسوی خود یک رقص چوب … شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است. آنچنان می فشرد … ناز کردی با دلم گفتی غزل گویت شوم ساز ناکوکی … همچو پروانه شبی پرواز کن تا خانه ام بازکن آغوش … پرونده معطل کمی ریش شده. تا چند فقط … ﮔﺮﻩ زدي ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻛﻼف ﭼﺸﻢ ﻣﺮا ﺑﻪ اﯾﻦ ﮔﺮﻩ … کار خیر است، تامل به خدا جایز نیست! |
|
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده … آن قدر که حس می کنی … کافی است کمی خسته شوی … در زدی. باز کردم. سلام کردی. اما صدا نداشتی. به آغوشم کشیدی. اما. سایه ات را دیدم … گفتی دوستت دارم. |
|
شاملو تحت تأثیر نیما یوشیج، به شعر نو (که بعدها شعر نیمایی هم نامیده شد) روی … چه کنم های سربه هوای دستانِ بی تدبیرِ تقدیر! … من چنین ام. احمقم شاید! که می داند. که من باید. سنگ های زندانم را به دوش کشم. به سانِ … خونِ شانه بالا انداختن، سر به زیر افکندن، … گفتی چه؟ وزنِ شعر؟» « تأمل بکن رفیق… وزن و لغات و قافیه ها را. همیشه من. |
|
با ثبت این اشعار در این قسمت به دیگران نیز فرصت سهیم شدن در آن احساس زیبا را … سلام ، از همه کسانی که در این تالار شرکت می کنند خواهش می کنم نام شاعر … تو به من سنگ زدی من نه رمیدم، نه گسستم” … زیباترین بیت که تا به حال درک کرده ام از حافظ: … کمی زاویه دید خود را تغییر دهید . … گفتی شفا بخشم تو را ، وز عشق بیمارت کنم |
|
بله را گفتی بنازم لعلِ مِی گون لبت. جامِ مستی داده ایی این ساغرِ مخمور ماست. می کشم آه از دورنم تا نگاهت می کنم. این نسیمِ … سایه را بنگر به هم ، آن انعکاس نورِ ماست. دل بریدم … شانه ات دنیایِ من ، بگذر از این شعرِ (غریب) … زدی با تیرِ عشق بر سینه ام اما نفهمیدی … بر نینوا قدری تامل کرد خورشید … کمی آن سو جوانِ شاخِ شمشاد اکبرم گم شد. |
|
گزیده اشعار هدیه شده به اینجانب این فایل حاوی گزیدۀ اشعاری ست که در مدت 2 سال … و اینک تو اینجایی، چنان ایستاو پایدار که تکیه گاهِ بهانه های دخترانه ام میشوی و من … تو همانی که کنار زدی پرده های افکارم را تا نور در نهنگاه قلبم وارد شود. … گفتی بدون عشق چنان باد هرطرف … یا آن که ابتدا تامل این انتها کنم … شانه ات حجم کوه بینالود. |
|
مثل زندگی / دوست چشمهایش سیاه است و ابروهای پرپشتی دارد/ کمی لاغر است و دل من … /من در خانه ام و دوست نمی دانم کجاست/ امروز خیلی مضطرب ونگران بود/اما من نه/ به دوست … پس خواهشا در آن حبابی که گفتی ترکید تامل کن/ دوست جان هر روز برایت شعر می … غزال غزلهام این رباعی رو هم بخون می دونم شعر زیاد شد اما بخون: ای کاش زمین را به … |
|
می خواهم فقط برای یک لحظه ببینمت که بر روی نیمکت تنهایی من تکیه زدی … با كمی مكث جواب داد: گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر، با اعتماد، زمان حال را … وقتی خواستی کاری را انجام دهی تامل کن تا خدا راه آن را به تو نشان دهد. … ♥سكوتم را به باران هدیه كردم تمام زندگی را گریه كردم نبودی در فراق شانه هایت به هر خاكی رسیدم تكیه كردم. |
|
کار خیر است، تأمل به خدا جایز نیست! عشق، تصمیم قشنگی ست بیـا عـاشق شـو. |
|
شانه ات کو تکیه گاه مرد آواره کنم؟ … نيازي به نوشيدن نيست.. جهان من خمار صداي توخميازه ميكشد.. كمي سرو. ادامه شعر … نفرین به تو که قلبمٌ آتیش زدی گفتی بسوز |
|
دلم تا برایت تنگ می شود! نه شعر می خوانم … و هیچ چیز جز سر بر شانه ی کسی که از ته دل میخوامش … آهای تمام زندگی ام کمی مرا تحویل بگیر. دلم سخت … «تو به من گفتی ازین عشق حذر کن» … آری و تو … جا زدی… تو پشت پا زدی به دوست داشتن… فاطمه اختصاری. پری کوچک جهنمی ام! من و تو هر … دلم تنگه، ولی فکر و تامّل وهم انگیزه. تو هستی … |
برچسبها:Behnaz – Telegram, Quote by گروس عبدالملکیان: “به شانه ام زده ای که تنهایی ام را ..., Untitled 65, اشعار خاطره انگیز - کیانا وحدتی, بـــــی دلـــــــیـــــل, برگزیده اشعار احمد شاملو - معارف گیاهی - قائمیه, به بهانه میلادم - ماه خراسان - blogfa, بهامین - زیباترین شعرهای عاشقانه, جملات قصار - اس ام اس وجملات رمانتیک وعاشقانه ها - blogfa, سنتور تنهایی - blogfa, ششجوان..اشعار ادریس حیدری شش جوان, شعر نو .::. مجموعه اشعار فارسی شاعران معاصر و جوان ادبیات, عالیجناب عشق, غزال غزلهام | ..., گروس عبدالملکیان - بهترین اشعار برای تو که نیستی, متن پیام شعر عاشقانه ? | متن پیام, مطالب زیبا و گران قیمت - همریز